شهدا شرمنده ایم
خاطرات مردان بی ادعا 
قالب وبلاگ
نويسندگان
طراح قالب
به یاد سردار شهید «یوسف سجودی»
فرمانده گردانی که خود را آرپی‌جی‌زن معرفی کرد + عکس

خبرگزاری فارس: آقا مهدی دستش را به دوش علی زد و گفت: آقای علی آقا! رودست خوردی. می‌دونی این آقا یوسف کیه؟ علی که هاج و واج مونده بود، گفت: نه! چطور مگه؟ آقا مهدی گفت: یوسف سجودی تو لشکر 25 کربلا فرمانده گردان بوده!

خبرگزاری فارس: فرمانده گردانی که خود را آرپی‌جی‌زن معرفی کرد + عکس

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, ] [ 9:51 ] [ محمد جواد ]

دانش‌آموز شهیدی که با کتاب‌های درسی‌اش تفحص شد
روایت تفحص
دانش‌آموز شهیدی که با کتاب‌های درسی‌اش تفحص شد

خبرگزاری فارس: در منطقه فکه پیکر شهید 16 ـ 17 ساله‌ای را پیدا کردم که زیر لباسش برجسته بود؛ وقتی دکمه‌هایش را باز کردم یک کتاب و دفتر زیر لباس گذاشته بود. کتابى که 10 سال تمام، با شهید همراه بوده است، کتاب فیزیک بود.

خبرگزاری فارس: دانش‌آموز شهیدی که با کتاب‌های درسی‌اش تفحص شد


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, ] [ 21:54 ] [ محمد جواد ]

پیرمرد عارف گفت این پسر روی دست شما نمی‌مونه
به یاد سردار شهید «علی‌اصغر خنکدار» + تصاویر منتشر نشده
پیرمرد عارف گفت این پسر روی دست شما نمی‌مونه

خبرگزاری فارس: زمانیکه اصغر به دنیا آمده بود، قسمتی از بدنش کبود بود که پدر و مادرم از پیرمرد عارفی این قضیه را پرسیدند؛ پیرمرد به پدرم گفت: آقای خنکدار این پسر رو دست شما نمی‌ماند، وقتی به سن جوانی برسد از دنیا می‌رود، ولی ناراحت نباشید، چون پسرتان راه درستی را در پیش می‌گیرد.

خبرگزاری فارس: پیرمرد عارف گفت این پسر روی دست شما نمی‌مونه


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, ] [ 21:50 ] [ محمد جواد ]

درخواستی که کومله به آن نه نگفت!

درخواستی که کومله به آن نه نگفت!

خبرگزاری فارس: وقتی دلیل تأخیر مسئول تدارکات را پرسیدیم، گفت: در مسیر برگشت، در کمین کردهای کومله گرفتار شدم و به زور ماشین و جیره غذایی داخل آن را از من گرفتند،‌ اما درخواستی از آنها کردم که به آن نه نگفتند!

خبرگزاری فارس: درخواستی که کومله به آن نه نگفت!


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, ] [ 21:49 ] [ محمد جواد ]

برای شهیدانی که در جزیره فارسی جاودانه شدند
 
برای شهیدانی که در جزیره فارسی جاودانه شدند

خبرگزاری فارس: نادر و بیژن گرد بر عرشه ناو جنگی"یو.اس.اس.چندلر" به شدت مورد شکنجه قرار می گیرند و سینه هایش با میخهای بلند آهنین سوراخ می شود و بدین ترتیب مظلومانه به شهادت می رسند.

خبرگزاری فارس: برای شهیدانی که در جزیره فارسی جاودانه شدند


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, ] [ 21:45 ] [ محمد جواد ]

روایت شهید پازوکی از گریه‌های سرباز عراقی بر پیکر یک شهید
به مناسبت سالروز شهادت
روایت شهید پازوکی از گریه‌های سرباز عراقی بر پیکر یک شهید

خبرگزاری فارس: در منطقه «فکه» یکی از عراقی‌ها که مدتی در ایران اسیر بود، در کنار ما حضور داشت؛ می‌گفت یکی از سربازان ایرانی را کشته و در نقطه‌ای که خودش نشان می‌داد، به خاک سپرده است و اصرار می‌کرد که بروید او را پیدا کنید.

خبرگزاری فارس: روایت شهید پازوکی از گریه‌های سرباز عراقی بر پیکر یک شهید

 



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, ] [ 21:38 ] [ محمد جواد ]

 

سردار شهید ابراهیم علی معصومی ( فرماندهان لشکر محمد رسول الله)

« وصيت نامه سردار شهيد ابراهيم علي معصومي »

در ادامه مطلب مشاهده فرمایید

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, ] [ 12:8 ] [ محمد جواد ]

شهید مرتضی مطهری

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, ] [ 12:3 ] [ محمد جواد ]

خاطراتی از سید مرتضی آوینی


به نماز سید كه نگاه می‌كردم،
ملائك را می‌دیدم كه در صفوف زیبای خویش او را به نظاره نشسته‌اند.
رو به قبله ایستادم. اما دلم هنوز در پی تعلقات بود.
گفتم: «نمی‌دانم‏, چرا من همیشه هنگام اقامه نماز حواسم پرت است.»
به چشمانم خیره شد.
«مواظب باش! كسی كه سرنماز حواسش جمع نباشد، در زندگی نیز حواسش اصلاً جمع نخواهد شد.»

گفت و رفت.
اما من مدتها در فكر ارتباط میان نماز و زندگی بودم.
«نماز مهمترین چیز است، نمازت را با توجه بخوان» (1). بار دیگر خواندم, اما نماز سید مرتضی چیز دیگری بود.
1- از سخنان سید مرتضی آوینی منبع: كتاب همسفر خورشید
راوی: اكبر بخشی


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ] [ 10:25 ] [ محمد جواد ]

مختصری از زندگینامه شهید باهنر

محمد جواد باهنر، در سال 1312 در شهر كرمان متولد شد. دومين فرزند خانواده بود و غير از ايشان هشت خواهر و برادر ديگر هم بودند. محله ايشان معروف به «محلة شهر» از محله‌هاي بسيار قديمي و مخروبة شهر كرمان به شمار مي‌رفت. پدرش، پيشه‌ور ساده‌اي بود. زندگي بسيار محقرانه‌اي داشت، مغازه كوچكي در سرگذر، كه از اين راه امرار معاش مي‌كرد.

در پنج سالگي به مكتب خانه‌اي سپرده شد كه نزديك منزلشان بود، چون اولاً در آن ايام مدارس چندان زيادي نبود، اگر هم بود، خانواده‌هاي امثال خانواده‌ ايشان به آن دسترسي نداشتند.  در مكتبخانه  بانوي متدينه‌اي بود كه قرآن را نزد ايشان خواند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ] [ 10:20 ] [ محمد جواد ]
صفحه قبل 1 ... 8 9 10 11 12 ... 33 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Salehon.ir :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
حمایت میکنیم
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 15
بازدید هفته : 33
بازدید ماه : 33
بازدید کل : 19649
تعداد مطالب : 330
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1